ethical

اخلاقی

backbone

استحکام،ستون قفرات

at stake

در معرض خطر

stake

سهام، شرط

fledgling

نوپا

rigor

دقت، سختی، سختگیر

up to snuff

به میزان مورد انتظار یا مطلوب

snuff

خاموش شدن، انفیه

lexicon

وازهنامه

prohibited

ممنوع، ممنوع ساختن

subverb

وازگون ساختن

opperessive

ظالم

contetious

ستیزه جو

embroiled

درگیر شدن

pros

مزایا

cons

ضعف

anthologized

انتخاب شده

hibernation

خواب زمستانی

inword

درون، باطنی

esasing

سبک کردن، سهولت

manifestatin

فاش کردن

inventory

فهرست